آیا هوش مصنوعی می تواند بر صنعت وب و سایر حوزه ها تسلط یابد؟
آیا هوش مصنوعی می تواند بر صنعت وب و سایر حوزه ها تسلط یابد؟
آیا ربات‌های چت می‌توانند وب‌سایت شما را بسازند؟ این سؤالی است که اخیراً در مورد استفاده از هوش مصنوعی در صنعت وب مطرح شده است. این مقاله به بررسی چالش‌ها و فرصت‌های موجود در استفاده از ربات‌های چت می‌پردازد و به طور خاص به بررسی چند سرویس محبوب چت‌بات می‌پردازد.

هوش مصنوعی

در سال ۲۰۱۶ شاهد پیشرفت‌های چشمگیری در زمینه هوش مصنوعی، پردازش زبان طبیعی و یادگیری ماشین بودیم. از ظهور مایکروسافت تای در پایان سه ماهه اول سال تا خریدهای متعدد شرکت‌های هوش مصنوعی و ربات چت در نیمه دوم سال، هوش مصنوعی هر روز در صدر اخبار قرار داشت. در ماه آگوست، مقاله ای در وب‌سایت TechCrunch این سؤال به ظاهر ساده را مطرح کرد: آیا ربات‌های چت می‌توانند به ساخت وب‌سایت بعدی شما کمک کنند؟

به عنوان یک برنامه‌نویس وب که در زمینه هوش مصنوعی و رابط‌های گفتگو کار می‌کند، این سؤال علاقه مرا بیشتر برانگیخت و مرا مجبور کرد تا سرویس‌های ذکر شده در این مقاله و چند مورد دیگر از همین دسته را بررسی کنم. هیجان من زمانی از بین رفت که متوجه شدم این ربات‌های چت نه تنها در مراحل اولیه خود هستند، بلکه وظایف ساده را بسیار پیچیده‌تر از سازندگان DIY که قرار است جایگزین آنها شوند، انجام می‌دهند.

من با بررسی محصولات مشابه از صنایع مختلف، گفتگو با ربات‌های مشهور در فیسبوک مسنجر، صحبت کردن در مورد هوا با Poncho، انجام گفتگوهای شبانه با insomnobot-3000 و صحبت با Google Assistant در Allo در مورد وضعیت دنیا، تحقیقات عمیق‌تری انجام دادم.

تصویر یک ربات چت در حال تعامل با کاربر

سمت “وب” ربات‌های چت

ابتدا، من درخواست نسخه آزمایشی خصوصی Opla را دادم که در همان روز برای من دعوتنامه فرستاد. این یک تجربه بسیار ساده بود (به خصوص وقتی می‌توانید منطق کدنویسی را درک کنید) و نتوانست مرا متقاعد کند که هوش مصنوعی یا یادگیری ماشین در این فرآیند استفاده شده است. Opla باید در حال کار بر روی ارتقا محصول خود باشد، بنابراین باید منتظر باشیم تا ببینیم آنها چه چیزی ارائه می‌دهند.

همانطور که نسخه آزمایشی رایگان Webware به من اجازه داد فقط یک وب‌سایت نمونه با استفاده از پنل مدیریت ایجاد کنم، رویای من برای صحبت با Harley (ربات چت آنها) محقق نشد.

بنابراین، B12 بعدی در صف بود که از من خواست قبل از اینکه مرا در نسخه آزمایشی خصوصی آنها قرار دهند، وقت ملاقات تعیین کنم (هیچکس برای این کار وقت ندارد). من به دنبال سرویس‌های بیشتر گشتم و دو سرویس دیگر را که تقریباً همان کار را انجام می‌دادند، پیدا کردم.

یکی از آنها یک استارتاپ مستقر در کالیفرنیا به نام Mopro است که ادعا می‌کند “مرگ DIY” و دیگری مستقر در لس‌آنجلس و RightClick نامیده می‌شود.

اولی اطلاعات را به صورت پرسشنامه از کاربر می‌گیرد و پیامی می‌دهد که “متخصص دیجیتال” آنها با شما تماس خواهد گرفت. من هنوز تعجب می‌کنم که در کل این فرآیند کجا هوش مصنوعی را تجربه کردم و چه تفاوتی با هر آژانس دیگری که برای دریافت قیمت با آن تماس می‌گیرم، دارد.

RightClick.io که دومی است، با رویکرد چت باز خود که کاربر می‌تواند هر چیزی را تایپ کند و پاسخ‌ها مناسب بودند، به خوبی آغاز شد. اما با پیشرفت، ربات آنها نیز از عناصر رابط کاربری به جای قالب گفتگوی خالص پشتیبانی می‌کند. رابط ویرایش (همانطور که از نام آن پیداست) کاملاً بر اساس کلیک راست روی عناصر بود که استفاده از آن کاملاً شهودی است. آنها همچنین فقط از عبارت “هوش مصنوعی” برای تلاش اولیه خود برای محصولی استفاده می‌کنند که ممکن است در آینده از نوعی هوش برخوردار باشد. اما در حال حاضر نیست.

بازاریابی عالی، ارزش هوش مصنوعی نه چندان عالی

عبارت جدید مد روز و جذاب زمان ما است. هر چیزی که می‌تواند به طور مستقل به پیام شما پاسخ دهد (حتی اگر یک پاسخ از پیش ذخیره شده باشد) به عنوان هوش مصنوعی برچسب‌گذاری می‌شود که توهین و ناامیدی برای ذهن‌هایی است که واقعاً در حال کار بر روی پردازش زبان طبیعی و یادگیری ماشین هستند.

موج رابط‌های گفتگو یکی از آن جزر و مدهای رو به رشدی است که هر تام، دیک و هری می‌خواهد بدون ارزیابی نیازهای بازار هدف خود بر آن سوار شوند.

به عنوان مثال، تصور کنید یک ربات برای یک وب‌سایت تجارت الکترونیکی که بر اساس یک الگوی شرطی پاسخ می‌دهد و نمی‌تواند نیازهای واقعی کاربر را درک کند، که (در یک سایت تجارت الکترونیکی) می‌تواند به شاخه‌های بسیار زیادی منتهی شود.

این نه تنها کاربر را عصبانی می‌کند، بلکه به تصویر برند سایت آسیب می‌رساند — بر خلاف اعتقاد تیم بازاریابی آنها که سعی کرده بود با سرعت پیشرفت صنعت همگام شود.

پس چیزی که در انتظار ماست؟

یک نور امید دیدن پست اخیر در مورد یک پلتفرم جدید نویسندگی ربات بود که نه تنها از قوانین، بلکه از هوش مصنوعی نیز برای یادگیری الگوهای گفتگو و لحن کاربران هدف استفاده می‌کند.

این می‌تواند گامی بزرگ برای توانمندسازی کارآفرینانی باشد که مشتاق به کارگیری یک ربات چت کوچک و تربیت آن مانند فرزند خود هستند.

از طرف دیگر، ما به تازگی با Google Allo آشنا شدیم و با حضور Google Assistant در چت‌های کاربر به کاربر، شاهد موج بزرگی در اقیانوس هوش مصنوعی بودیم.

با پیشرفت، یک حرکت برهم زننده از سوی Google اعلام Allo for Developers خواهد بود که احتمالاً دیر یا زود رخ خواهد داد.

برای بالغ‌تر شدن بازار، غول‌های فناوری نه تنها بر روی بهبود محصولات خود و خرید شرکت‌ها برای پیشرو بودن در صنعت تمرکز می‌کنند، بلکه تلاش‌های واقعی برای آموزش مردم و کارآفرینان در حال ظهور در مورد نحوه مشارکت آنها و استفاده از رشد صنعت هوش مصنوعی انجام می‌دهند.

یکی از تلاش‌های بزرگ در این زمینه، اعلام همکاری تاریخی در مورد هوش مصنوعی بین فیسبوک، آمازون، گوگل، IBM، مایکروسافت و DeepMind بود.

این ابتکار عمل همکاری در مورد هوش مصنوعی دلیل ایجاد خود را به شرح زیر توصیف می‌کند: “تأسیس شده برای بررسی و تدوین بهترین شیوه‌های در مورد فناوری‌های هوش مصنوعی، برای ارتقا درک عموم از هوش مصنوعی، و برای خدمت به عنوان یک پلتفرم باز برای بحث و گفتگو در مورد هوش مصنوعی و تأثیر آن بر مردم و جامعه.”

در نهایت، بهتر است صاحبان کسب و کار به طور پیوسته توسعه سریع در فضای هوش مصنوعی را دنبال کنند و هنگامی که از نیاز به یک ربات چت در مدل تجاری خود مطمئن شوند، اقدام به این کار کنند.

یک حرکت هوشمندانه، یکپارچه‌سازی رابط گفتگو در تجربه کاربری موجود است، به جای اینکه کاربر را مجبور به صرف تلاش و زمان اضافی برای آزمایش یک ربات که “ببخشید، متوجه نشدم” در پاسخ به هر پیام دیگری می‌گوید، کند.

منبع خبر

  • نویسنده : حامد غلامی
  • منبع خبر : Owais Afaq